مشاوره مدیریت و کارآفرینی

در مورد دنیای مدیریت و کارآفرینی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصرف کننده» ثبت شده است

چک لیست را جدی بگیرید

بسمه تعالی

 از وظایف اصلی و مهم مدیران تشکیل جلسات و انجام مذاکرات کاری برای سازمان و کسب و کار خود است.  یکی از نکات مهم در این جلسات تهیه چک لیست از جریان مذاکره است که باید آن را بسیار جدی دنبال کرد. متاسفانه در برخی مواقع تهیه چک لیست کم اهمیت شمرده می شود که باعث از دست دادن شانس کسب منافع بیشتر در مذاکرات می شود .

تهیه چک لیست مخصوصا در مذاکراتی که چند جلسه به طول می انجامد و یا توافقاتی که از موارد بسیار زیاد و بخش های مختلف تشکیل شده بسیار ضروریست تا اولا از منافع به دست آمده در جریان مذاکره دفاع کرد و هم از بحث مجدد بر سر موارد تکراری جلوگیری کرد.

نکته قابل توجه دیگر آن است که هر کس چک لیست کامل تری داشته باشد به حافظه جلسه تبدیل می شود و کم کم ارجاعات در حین بحث ها به او بیشتر می شود و تبدیل به شخص اثر گذار در جلسه می شود، از سوی دیگر این شخص کسی است که می تواند به خاطر اطلاعاتی که از جریان مذاکره و توافقات ثبت کرده ، پیش نویس توافق را تدوین کند و در آن مواردی را به نفع خود کم اهمیت و یا پر اهمیت تر جلوه داده و دست برتر در مذاکره و توافق نهایی را داشته باشد.

 

باتشکر

محمد توفیقی

 

۰۷ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد توفیقی

جریان اطلاعات قلب هر مذاکره

بسمه تعالی 

یکی از مهارتهای مهم برای موفقیت مدیران و صاحبان کسب و کار توانایی مذاکره کردن است. مذاکره یک علم بسیار وسیع و قابل توجه است که به موارد بسیار گسترذه و کاربردی اشاره دارد.

یکی از مواردی که می توان به آن اشاره کرد موضوع اطلاعات است. اطلاعات قلب مذاکره است، هر کس از قبل اطلاعات مناسب از موضوع مذاکره ، طرف مذاکره، رقبا، شرکا، احساسات و علایق شخصی طرفها، قوانین حاکم دولتی، منطقه ای و همچنین عوامل فرهنگی و بسیاری دیگر جمع آوری و تحلیل کرده باشد می تواند دست برتر در مذاکره را داشته باشد . 

اما نکته کلیدی دیگر در مذاکره جریان اطلاعات است ، باید قبل از ورود به جلسه در مورد اینکه چه اطلاعاتی را می خواهیم به طرف مقابل بدهیم و اینکه چه اطلاعاتی را نباید بدهیم تصمیم گیری کنیم و اینکه اگر قرار شد اطلاعاتی را به طرف مقابل بدهیم در مقابل چه به دست می آوریم و آن را در چه زمانی از جریان مذاکره فاش کنیم تا بهترین نتیجه و تاثیر را دریافت کنیم و همچنین باید لیستی از این موارد در دست داشته باشیم تا از افشای اطلاعات بی مورد جلو گیری کنیم . بروز اطلاعات نابه جا می تواند در روند مذاکره و همچنین آینده به ضرر ما تمام شده و به بروز مشکلات فراوان دامن بزند . از سوی دیگر باید لیستی از اطلاعاتی که می خواهیم از طرف مقابل بگیریم داشته باشیم تا در خلال مذاکره آن را دریافت کنیم . 

داشتن اطلاعات دست از تمام جوانب مذاکره و طرف های آن و همچنین استراتژی درست در افشا و دریافت اطلاعات می تواند برگ برنده ما در هر مذاکره ای باشد و ما را به عنوان یک مذاکره کننده حرفه ای نشان دهد . 

 

با تشکر 

محمد توفیقی

 

۰۷ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد توفیقی

نه تشویق کنید و نه تنبیه

بسمه تعالی 

یکی ازچالشها و مواردی که مدیران در کسب و کارها با آن مواجه هستند، کنترل نیروی انسانی است. بسیاری از مدیران سنتی برای کنترل نیروی انسانی خود برنامه هایی از جنس تشویق و تنبیه در نظر می گیرند تا بتوانند تعارضات درون سازمانی یا خطاهای انسانی را به وسیله تنبیه به حداقل برسانند و هنجارهای مثبت و یا مسائلی که مورد تایید مدیران است را با تشویق تثبیت کرده و یا رونق بخشند. اما باید در کنار این مکانیزم به احساسات انسانی کارمندان د رهنگام تشویق و تنبیه توجه داشت، زیرا اگرچه در ظاهر با تشویق و تنبیه مستقیم نیروی انسانی می توان فعالیتهای آنان را کانالیزه و کنترل کرد اما از آنجا که به احساسات افراد توجه نشده می تواند بهره وری کارمندان را کاهش داده و حتی باعث بروز نافرمانی های پنهان شود و در دراز مدت باعث بروز مشکلات فراوان در فرآیندهای موجود و فرهنگ سازمانی در کسب و کار ها شود.

در سازمان های امروزی تاکید بر آن است که به جای اینکه خود مدیر شخصا اقدام به تشویق یا تنبیه کارمندان کنند بهتر است یک سیستم تشویق و تنبیه در سازمان ایجادکرده تا از بروز مشکلات بعدی و پنهان آن جلوگیری کنند .

اگر مدیر شخصا کسی را تشویق کند ممکن است احساس تبعیض یا حسادت را در کارمندان دیگر ایجاد کند و همچنین اگر شخصا کارمندی را تنبیه کند ممکن است کینه ورزی را در آن شخص ایجاد کرده و یا انگیزه های کاری او را از بین ببرد، پس بهتر است هر چه سریع تر یک سیستم پاداش و تنبیه در کسب و کار خود ایجاد کنیم . 

 

با امید رشد روز افزون کسب و کار ها

محمد توفیقی 

99/10/16

۱۶ دی ۹۹ ، ۱۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد توفیقی

تئوری jobs to be done

بسمه تعالی

Jobs to be done

همه شرکتها ، سازمانها و کسب و کارها می خواهند نیاز مشتریان خود را برآورده کنند اما سوال اصلی اینجاست ، نیاز مشتری واقعا چیست ؟

گاهی درک درست نیاز واقعی مشتریان آنطور که به نظر می آید ساده نیست و نیاز به عمیق شدن در رفتارها ، تفکرات و سبک زندگی مشتریان است تا به درک درستی از ماهیت واقعی نیاز آنها را به دست آوریم .

نیاز ها به خودی خود همه چیز در مورد رفتارها را توضیح نمی دهد ، گرسنگی تنها عامل انتخاب یک رستوران نیست و عوامل دیگری که برای شخص از اهمیت بالایی برخوردار است اما دیده و گفته نمی شود در انتخاب یک رستوران در میان رستورانهای فراوان وجود دارد . احترام ، سکوت ، تمیزی و بهداشت ، دنج بودن ، شلوغی ، شخصیت و سطح اجتماعی و بسیاری از عوامل پیدا و پنهان دیگردر انتخاب ما تاثیر گذار است .

ما یک لباس را برای اینکه فقط ما را از سرما و دید دیگران حفظ کند انتخاب نمی کنیم بلکه بسیاری از نیازها و خواست های اجتماعی ، سلیقه ای ، احساسی ، شخصیتی و جایگاهی ما نیز در انتخاب یک لباس تاثیر زیادی دارد .

محصولات برای انسانها کارکرد های دیگری بجز کارکرد اولیه آن دارد و انسانها محصولات را برای کارکردهای پنهان بسیاری که در آنها وجود دارد از بین محصولات مشابه گوناگون انتخاب می کنند .

ساعت رولکس شاید از نظر کیفیت و کارکرد با ساعتهای دیگر فرقی نداشته باشد اما چیزهایی بجز زمان به مشتریان خود می دهد که حاضرند هزاران دلار بیشتر برای داشتن آن هزینه کنند .

این نیازها و خواسته ها گاها بسیار پنهان و دور از دید عموم ، حتی خود مصرف کنندگان است .

هنری فورد موسس کارخانه فورد در مصاحبه ای در مورد نیاز مشتریان اینطور گفت که اگر از مشتریان می پرسیدم که به چه چیز نیاز دارند آنها به من می گفتند ارابه هایی با اسب های تند روتر و نه اتومبیل ، زیرا خود آنها هم به درستی نمی دانستند که به چه چیز نیاز دارند ، بله درست است در بسیاری از موارد مشتریان هم تعریف درستی از نیاز خود ندارند و کشف نیازواقعی مشتریان ، تفاوت بین موفقیت و شکست کسب و کارها را رقم می زند .

تئوری jobs to be done      یا ( کارهایی که باید انجام داد ) ، یک لنز جدید برای بدست آوردن بینشی نو از مشتری و نیازهای اوست و ذهن را در مورد ارزش ، تولید محصول و بازاریابی متحول می کند .

این تئوری از دل یک اتفاق در مجموعه رستورانهای مک دونالد خود را نمایان کرد ، وقتی شرکت ، محصول جدیدی به نام میلک شیک را به سبد محصولات خود اضافه کرد . این محصول درابتدا با استقبال بسیار کمی مواجه شد و تیم بازاریابی مک دونالد در پی اصلاح این مشکل بر آمدند ابتدا به این فکر افتادند که محصول را ارتقا دهند ، شکلاتی تر ، تکه های میوه بیشتر ، شیر پر چرب تر ، بسته بندی جذاب تر و حتی ارزانتر اما در فروش هیچ تغییری اتفاق نیفتاد و در مصاحبه با مشتریان هم چیز زیادی نمایان نشد ، همه محصول را دوست داشتند و نظر خاصی دیگری نداشتند . سپس تیم تحقیقاتی شروع به رسد مشتریان محدود این محصول کرد . مشخص شد تعداد زیادی از مشتریان قبل ساعت 9 صبح آن را می خرند ، آنها تنها هستند و برای خوردن نمی ایستند و سریع آنجا را با میلک شیک ترک می کنند .

آنها فهمیدند مشتریان فقط محصول را نمی خرند ، بلکه برای کار مشخصی آن را بکار می گیرند ، آنها از خریداران پرسیدند اگر میلک شیک نخرید چه چیز دیگری به جای آن می خرید ، آنها موز ، دونات و یا کیک های دیگر را به جای آن می خریدند تا در مسیر خود به سمت محل کار در اتومبیل خود میل کنند تا در حین رانندگی آنها را هم سرگرم کند و هم وعده صبحگاهی مناسبی داشته باشند اما میلک شیک را ترجیح می دادند چون آنها را برای چند ساعت سیر نگه می داشت و موارد دیگر اتومبیل و دستهای آنان را در هنگام رانندگی کثیف می کرد .

مک دونالد بعد از این تحقیقات 2 اقدام انجام داد

1 : پروسه خرید را راحت کرد و کیوسک هایی در بیرون تدارک دید تا مشتریان بتوانند سریع و بدون نیاز به پیاده شدن از اتومبیل ، میلک شیک بخرند

2 : قطر نی ها را کم کرد تا محتویات درون ظرف دیرتر تمام شود

بعد از مدتی کوتاه بدون اینکه نیاز باشد کیفیت و قیمت میلک شیک را تغییر دهد به فروش بسیار بالایی برای محصول خود دست پیدا کند .

تئوری jobs to be done      در پی آن است تا کارکردهای پنهان و دیده نشده محصولات را برای صاحبان کسب و کارها شفاف کند تا محصولات آنها کارهایی که باید انجام دهد را برای مشتریان به درستی انجام دهد .

در این تفکر فقط رقبای ما که محصولات شبیه به ما تولید می کنند رقیب ما نیستند بلکه هر سازمانی که راه حل مشکل مشتریان ما را داشته باشد رقیب ما محسوب می شوند .

کسب و کارها نباید فقط روی محصول خود و توسعه آن متمرکز باشند  بلکه باید روی نیاز و کارکردهای محصول متمرکز باشند تا محصول آنها به موفقیت برسد .

تحقیقات جهانی نشان داده است از هر 300 محصولی که تولید آزمایشی می شود فقط یک محصول وارد تولید انبوه می شود و مورد اقبال مشتریان قرار می گیرد .

وقتی شما از لنز JTBD  به بازاریابی و محصول نگاه می کنید همه چیز متفاوت است و بازارها حول محصولات و مشتریان نیست بلکه حول کارهایی که مشتریان برای رفع آن نیاز انجام می دهد است . مشتری ، خریدار نیست ، بلکه اجرا کننده کار است .

شاخص های JTBD

  1. فعالیت را درست توصیف کنید ( کسی که می خواهد مته شماره 3 بخرد ، واقعا یک مته شماره 3 نمی خواد ، بلکه یه سوراخ شماره 3 روی دیوار خونه برای نصب تابلو می خواد )
  2. ببینیم در گذشته مشتریان نیاز خود را چگونه برآورده می کردند و جایگزین ما چیست
  3. درک کنید چه چیز به مشتریان انگیزه می دهد
  4. احساس مشتری نسبت به محصول ما چیست
  5. چه کسی ، چه زمانی ، چرا ، چگونه ، در چه شرایطی و با چه ویژگی هایی مشتری ماست

 

برای اینکه با دید JTBD به محصولات خود نگاه کنیم باید موارد زیر را به درستی درک کنیم

  1. مشتری چه کسی است
  2. مشتری می خواهد چه کاری انجام دهد
  3. نتایج مورد نظر مشتری چیست
  4. ارزش گذاری مشتری چگونه است
  5. همه مشتریان یکسانند یا متفاوت
  6. محصولات ما چه باید بکنند
  7. چه احساسی را به مشتری منتقل می کنیم
  8. و در آخر محصول ما چه کارکردهای پنهانی برای مشتریان می تواند داشته باشد

 

با سپاس فراوان

محمد توفیقی

99/9/21

۲۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد توفیقی

مشکلات هدف گذاری در کسب و کارها

بسمه تعالی 

یکی از مشکلاتی که بسیار زیاد دیده می شود در کسب و کارها و همچین بین اشخاصی که می خواهند یک کسب و کاری را راه اندازی کنند و یا توسعه بدهند این هست که هدف گذاری و تصمیمات را بر پایه امید می گذارند یعنی امید دارند که کاری که می کنند و یا می خواهند راه اندازی کنند درست هست . اغلب دیده می شود که چند نفر که تخصص لازم را ندارند و یا اصلا در زمینه کاری مورد بحث هیچ تجربه ای ندارند دور هم جمع می شوند و با تحلیل سطحی که بر پایه برداشتهای شخصی و نگاه انفرادی خودشون هست تصمیم به راه اندازی کسب و کاری خاص می گیرند و امیدوارند که اون کسب و کار هم درست باشه و به سود دهی هم برسه . این اشخاص که کم هم نیستند پشت درهای بسته دفتر کار شون می نشینند و بدون تحلیل کارشناسی و یا مشاوره از آدم های کاردان یا متخصص و با تجربه در آن رشته خاص و فقط بر پایه امید ،یک کسب و کار را راه اندازی می کنن و یا باهم شریک می شوند و پس از چند وقت با شکست مواجه می شوند و تقصیر را یا گردن هم یا گردن شرایط و دولت می اندازند . در صورتی که قبل از شروع هیچ تحلیل درست ، داده های مطمئن و یا حتی هیچ برنامه ریزی و امکان سنجی مدون و نوشته شده ای ندارند و هزینه برای مشاوره ، تدوین طرح کسب و کار و .... را اضافه می دانند .

با تشکر 

محمد توفیقی

99/9

۱۸ آذر ۹۹ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد توفیقی